شرط دل دادن دل گرفتن است وگرنه يکی بی دل ميشود و ديگری دودل
گرمترين احساسات را باید نصيب کسی کنی که در سردترين لحظه ها به ياد توست
خوشبختی داشتن دوست داشتنی ها نيست بلکه دوست داشتن داشتنی هاست
منتظر کسی باش که اگر در ساده ترين لباس هم بودی حاضر باشه به همه دنيا نشونت بده و بگه اين دنيای منه
دلهای پاک خطا نميکنند فقط سادگی ميکنند و امروز سادگی پاک ترين خطای دنياست...
دیدی ای غمگین تر از من
بعد از آن دیر آشنایی
آمدی خواندی برایم
قصه ی تلخ جدایی
مانده ام سر در گریبان
بی تو در شب های غمگین
بی تو باشد همدم من
یاد پیمان های دیرین
آن گل سرخی که دادی
در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت
در خزان سینه افسرد...
شب سردی است و من افسرده
راه دوری است و پایی خسته
تیرگی هست و چراغی مرده
می کنم تنها از جاده عبور
دور ماندند ز من آدم ها
سایه ای از سر دیوار گذشت
غمی افزود مرا بر غم ها
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر، سحر نزدیک است
هر دم این بانگ برآرم از دل
وای ، این شب چقدر تاریک است
خنده ای کو که به دل انگیزم ؟
قطره ای کو که به دریا ریزم ؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است
دیگران را هم غم هست به دل، لیک غم من ، غمی غمناک است....
نمیدونم چرا بیخوابی زده به سرم...هر کاری میکنم خوابم نمیبره
یکم آهنگ گوش دادم،کتاب خوندم...هیچ فایده ای نداره گفتم بیام وبگردی کنم...همون موقع فهمیدم چرا خوابم نمیبره یه چیزیو باید به یکی میگفتم...